English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7587 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
whaterer U هرچه انچه هرانچه هرقدر هیچ گونه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
whateer U هرانچه انچه هرانچه هرقدر هرچه
whatsoe'er U هیچ هیچگونه هرقدر انچه هرانچه
what U هرچه انچه
with all speed U باشتابی هرچه بیشتر باسرعتی هرچه تمامتر
i ran as quick as i could U هرچه میتوانستم تند دویدم به تندی هرچه بیشتر دویدم
whatever U هرقدر
as ever U هرقدر
whatsoever U هیچگونه هرقدر
whatsoever U هرچه
so far forth as U هرچه
whatever U هرچه
come what may! U هرچه میخواهیدبشود
bethatari may U هرچه باداباد
cypres U هرچه نزدیکتر
kalon U هرچه زیباست
early as possible U هرچه زودتر
the sooner the better U هرچه زودتربهتر
as much as possible U هرچه میتوان
that which U انچه
whatever U انچه
whatever U هر انچه
At the top of ones voice . U با صدای هرچه بلند تر
However much he tried . U هرچه سعی کرد
to a hair U بادقتی هرچه تمامتر
come what may! U هرچه بادا باد
to ride hell for leather U باتندی هرچه بیشترتاختن
full drive U بسرعت هرچه تمامتر
as soon as possible U بزودی هرچه بیشتر
at all hazard U هرچه بادا باد
at all adventures U هرچه پیش اید
full drive U باشتاب هرچه بیشتر
i lent him what money i had U انچه پول ...
as far as in me lies U انچه از من بر می اید
as far as i can see U انچه من می فهمم
as for as i know U انچه من میدانم
for aught i know U انچه من میدانم
oive such as you have U انچه که داریدبدهید
so far as U تا ان اندازه که انچه
for a iknow U انچه من می دانم
pot luck U هرچه دردیگ پیدا شود
he sold the good ones U هرچه خوب داشت فروخت
pay the piper U هرچه پول میدهی اش میخوری
full pelt U با شتاب هرچه بیشتر سراسیمه
let him do his worst U هرچه ازدستش برمیاید بکند
With utmost care. U با دقت تمام (هرچه تمامتر )
All his belongings were stolen . U هرچه داشت بردند (دزدیدند)
update U 1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود
updated U 1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود
updates U 1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود
he did his level best U انچه از دستش برامدکرد
ties of friendship U انچه دوستی اقتضامیکند
the needful U انچه باید کرد
penful U انچه در یک قلم جا گیرد
purview of a book U انچه کتابی فرامیگیرد
pitcherful U انچه دریک سبوجابگیرد
more than needs U بیش از انچه بایسته
makefast U انچه قایق را به ان میبندند
After all, she is your mother. هرچه باشد بالاخره مادرت است.
soon ripe soon rotten U هرچه زود براید دیر نپاید
come and take p luck with us U بفرمایدبرویم منزل هرچه پیداشدباهم می خوریم
i lent him what money i had U هرچه پول داشتم به او وام دادم
whatsoever he doeth shall p U هرچه میکند نیک انجام خواهد شد
cartful U انچه دریک گاری جا بگیرد
my sentiment toward him U انچه من راجع باواحساس میکنم
the requirements of the law U انچه درقانون قید شده
out of sight out of mind U از دل برود هر انچه از دیده برفت
it purports that U انچه از این فهمیده میشوداین که .....
capful U انچه دریک کلاه جابگیرد
layered U انچه مربوط به لایه ها باشد
so far as i can guess U انچه من میتوانم حدس بزنم
do the necessary U انچه باید کرد بکنید
my recollectio of it is U انچه من بیادمی اورم اینست
i did all in my power U انچه در توانم بود کردم
ventre a terre U سراسیمه باشتاب هرچه بیشتر شکم بزمین
anticlimaxes U بیانی که هرچه پیش می روداهمیتش کمتر میشود
anticlimax U بیانی که هرچه پیش می روداهمیتش کمتر میشود
he undid what i had done U انچه من رشته بودم او پنبه کرد
the document purports that U انچه از این سند مفهوم میشوداینست که
penny worth U انچه برابر یک پنی میتوان خرید
redefinable U انچه مجددا قابل تعریف است
i paid his d. wages U مزد او را انچه لازم بود دادم
bound U انچه که کارائی یک سیستم رامحدود میکند
i speak under correction U انچه می گویم ممکن است درست نباشد
findings U انچه کارگر ازخود بر سر کار می برد یافت
what you see is what you get U انچه می بینید همان است که بدست می اورید
finding U انچه کارگر ازخود بر سر کار می برد یافت
fortuitism U اعتقادباینکه انچه درطبیعت پیداشده اتفاقی بوده
gibus U کلاه نرمی که دراپرابرسرمیگذارندبرای اینکه هرچه بران مشت بزنند
i overpaid him for his work U مزد کارش را بیش از انچه حقش بود دادم
fortuist U کسیکه معتقداست که انچه درطبیعت پیداشده اتفاقی بوده است
nemo dat quod non habet U هیچ کس نمیتواند انچه راکه مالکش نیست را به دیگری دهد
breach of trust U کوتاهی درانجام دادن انچه که به موجب سند تنظیمی در تاسیس حقوقی می بایستی انجام دهد
people who live in glass houses should not throw stones <idiom> U هرچه را برای خود میپسندی برای دیگران هم ب"سند
haffit U گونه
sorts U گونه
haffet U گونه
the five predicables U گونه
of all sorts U از هر گونه ای
nature U گونه
natures U گونه
navigating U گونه
navigated U گونه
navigate U گونه
kindest U گونه
kinds U گونه
variation U گونه ها
breeds U گونه
breed U گونه
kind U گونه
species U گونه
sorted U گونه
variations U گونه ها
variant U گونه
navigates U گونه
cheeks U گونه
cheek U گونه
sort U گونه
materialism U فلسفه اصالت ماده اعتقاد به اینکه انچه وجود دارد ماده است
prototype U پیش گونه
blowsy U سرخ گونه
malar bone U استخوان گونه
subspecies U زیر گونه
release U گونه یک محصول
model U گونه یک محصول
modeled U گونه یک محصول
models U گونه یک محصول
hysteroid U هیستری گونه
hypnoidal U خواب گونه
hypnoid U خواب گونه
zoomorphic <adj.> U جانور گونه
modelled U گونه یک محصول
gnathitis U اماس گونه
released U گونه یک محصول
germplasm bank U بانک گونه ها
releases U گونه یک محصول
buccal U وابسته به گونه
prototypes U پیش گونه
octagon U هشت گونه
octagons U هشت گونه
spasmodic U اسپاسم گونه
spasmodically U اسپاسم گونه
cheekbone U استخوان گونه
cheekbones U استخوان گونه
zygomatic bone U استخوان گونه
rooting reflex U بازتاب گونه
allomorph U واژک گونه
allomorph U واج گونه
schizotypal U اسکیزوفرنی گونه
spectral class U گونه طیقی
diversity U گونه گونی
diversities U گونه گونی
at all hazard U با هر گونه مخاطره
thus U بدین گونه
climax species U گونه اوج
ckeek bone U استخوان گونه
zygomatic U استخوان گونه
ilk U جور گونه
type U گونه الگو
suchlike U از این گونه
blowzy U سرخ گونه
blowzed U سرخ گونه
types U گونه الگو
typed U گونه الگو
book value U ارزش هر شیی برحسب انچه دردفترحساب نشان داده شود ارزش سهام طبق دفاتر
such like U از این گونه ومانندان
wrap around type U گونه نوشتار محیطی
anecdotal evidence U شواهد داستان گونه
blowzy U سرخ گونه شلخته
buildings U گونه خاص یک برنامه
build U گونه خاص یک برنامه
critically endangered species U گونه در معرض خطر
diversification U گونه گون سازی
accurate U بدون هر گونه خطا
diversification U گونه گون شدن
builds U گونه خاص یک برنامه
releases U شماره گونه یک محصول
released U شماره گونه یک محصول
release U شماره گونه یک محصول
accidental sepcies گونه های اتفاقی
accidental sepcies گونه های پیش آمدی
rare varieties of fishes U گونه های نادر ماهی
jowl U ارواره زیرین پرنده گونه
son file U آخرین گونه کاری یک فایل
neophyte U گونه بیگانه [گیاه شناسی]
jowls U ارواره زیرین پرنده گونه
alphas U اولین گونه یک محصول کامپیوتری
alpha U اولین گونه یک محصول کامپیوتری
zephyrus U دار گونه باد صبا
at the drop of a hat <idiom> U بدون هیچ گونه معطلی
whiskery U موی اطراف گونه وچانه
whisker U موی اطراف گونه وچانه
invasive species U گونه بیگانه [گیاه شناسی]
alien species U گونه بیگانه [گیاه شناسی]
accurately U به درستی و بدون هر گونه خطا
blank U خالی یا بدون هر گونه نوشتاری در آن
blankest U خالی یا بدون هر گونه نوشتاری در آن
exotic U گونه بیگانه [گیاه شناسی]
invasive exotic U گونه بیگانه [گیاه شناسی]
father file U پشتیبان گونه قدیمی فایل
gurantee U عبارت از ان است که دولت یا دولتهایی طی معاهدهای متعهد شوند که انچه را قادر باشند جهت انجام امر معینی انجام دهند
Recent search history Forum search
1Social worker job is to serve everyone without any discrimaintion
1die offs
1هرچه زود براید دیر نپاید
0حق دخل و تصرف در کالا
0 دستگاه یو پی اس چیست و چه وظیفه ای در سازمان دارد؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com